جلسه اول

یکی از موضوعاتی که در برهه های مختلف از تاریخ علیه دین مطرح بوده است انکار فضائل اهل بیت (علیهم السلام) است.

مهمترین برنامه شیاطین جن و انس همیشه بر حذف اهل بیت (علیهم السلام)  بوده است؛ به این صورت که در زمان حیات آن حضرات سعی در حبس ایشان داشتند و  بعد از حیات آنها نیز به سرکوب محبین آنها تلاش داشتند.

معرفی و توصیف حضرت صدیقه(سلام الله علیها) به این صورت که هر آنچه در  ذهن و درک ما می گنجد بیان شود عمل درستی نیست و در واقع در بیان حقیقت  وجودی آن حضرت کوتاهی می شود(مانند تعابیری اشتباهی از آن حضرت که او را  همسری نمونه و خانه دار ویا مادری ایثارگر بیان می کند).

هرگونه ملاحظه و در بیان فضائل اهل بیت(علیهم السلام) در واقع همان  کتمان است که نسبت به فضائل ایشان صورت پذیرفته است. حال چه از روی اراده  صورت گرفته باشد ویا سهواً.

نقطه سنجش قدر و منزلت افراد تنها خداست؛ حبیب بودن پیامبر(صلی الله  علیه و آله) به معنی آن است که «خدا» او را دوست دارد و او نیز «خدا» را  دوست دارد.

هر آنچه که به خدا منسوب باشد آغاز و مبدأ آن رسول الله(صلی الله علیه و آله) است.

دو حقیقت در وجود مقدس پیامبر(صلی الله علیه و آله) محفوظ است، و آن  دو یکی امیرالمؤمنین(علیه السلام) است و دیگری حضرت صدیقه(سلام الله علیها)  است.

در شناخت حقیقت وجودی حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، که قلب رسول الله(صلی الله علیه و آله) است، ادراک ما عاجز و درمانده است

یکی از آفات قبول و ابراز فضائل اهل بیت(علیهم السلام) قیاس ایشان با خودمان است، که باعث می شود این فضائل را باور پذیر ندانیم.

جلسه دوم

 یکی از فریب های همیشگی شیطان این است که سعی دارد دین را برای آدمی تغییر دهد و به شکل دیگری جلوه دهد.

غصب دین، حذف ولی خدا و اجرای احکام الهی بدون وجود او از افعال شیطان است.

دین حقیقی پذیرش امیرالمؤمنین(علیه السلام) و ولایت اوست.

برای حذف ائمه(علیهم السلام) در طول تاریخ تلاش های زیادی شده است و  عمده ترین آنها هم کتمان فضائل اهل بیت (علیهم السلام) بوده است. از این رو  آن حضرات نیز در زمان حیات خود همیشه به معرفی خود به مردم مشغول بوده  اند.

علاوه بر انکار فضائل آنقدر در جعل فضیلت برای سایرین فعالیت صورت  گرفته است که امروزه با شنیدن فضائل اهل بیت(علیهم السلام) ایشان را با خود  و سایرین مقایسه می کنیم.

عظمت قرآن و ائمه(علیهم السلام) از چنان جایگاه بزرگی برخوردار هستند  که خداوند برای آنکه ما بتوانیم ذره ای از آن را درک کنیم آنها را نازل می  کند بر قلب پیامبر(صلی الله علیه و آله).

برای درک عظمت حقیقت وجودی اهل بیت(علیهم السلام) فضائلی از ایشان  برای من بیان شده است تا بتوانم تنها ذره ای از این دریا بی کران را بفهمم.

به عنوان مثال آیه تطهیر که در شأنیت اهل بیت (علیهم السلام) نازل شده  است چه معنی و مفهومی را از ایشان بیان می کند؟ آیا فقط بیان گر این مطلب  است که خداوند ایشان را پاک و مطهر گردانیده است؟، این معنی بسیار ساده و  پیش پا افتاده است در مقابل عظمت این خاندان و همچنین از بدیهیات است. معنی  اصلی این آیه آن است که خداوند حقیقت ایشان را پاکی قرار داده است که هر  که به ایشان متوسل شود و تسلیم آنها شود به این واسطه پاک می گردد.

در مورد عظمت وجودی حضرت صدیقه(سلام الله علیها) همین بس که آن حضرت  علاوه بر اینکه خود شفاعت محبینشان را میکنند بلکه شفیع آن حضرت نیز به مقامی می رسد که خود می تواند شافع سایرین باشد.

جلسه سوم

 در بحث انکار فضائل از این منظر که نتوانیم فضیلتی را هضم کنیم می بایست  گفت که در واقع با این عمل به خدا اتهام زده ایم و او را ناتوان از خلق  چنین چیزی دانسته ایم.

رشد و تعالی در صورتی امکان پذیر است که آدمی دیگری را که از او بالاتر است را بپذیرد و سعی در رسیدن به جایگاه او کند.

در صورتی که نتوانیم با شخصی که از لحاظ مرتبه و منزلت از ما برتر است زندگی کنیم دچار رکود خواهیم شد و زمینه رشد و تعالی را از دست می دهیم.

اصلی ترین عامل در نپذیرفتن و انکار فضائل اهل بیت(علیهم السلام) عدم درک مقام و منزلت ایشان است.

کامل شدن دین(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ) یعنی وجود امیرالمؤمنین(علیه السلام) به عنوان ولی و امام از چنان مرتبه ای برخوردار  است که با پذیرفتن و تسلیم شدن در برابر او به سعادت حقیقی و ابدی دست می  یابی.

دین حقیقی در نزد خدا اسلام است؛ و اسلام چیزی نیست جز تسلیم شدن در برابر امیرالمؤمنین(علیه السلام).

نماز خواندن با حضور قلب محبت اهل بیت(علیهم السلام) را در قلب آدمی  زیاد می کند، زیرا که نمازگزار حقیقی ایشان هستند(اَشـهَدُ اَنَّكَ قَد اَقَمتَ الصَّلاةَ)