هنگام تلاوت قرآن به آن روشی که گفته شد، باید تمام همّ و غم خود را فراموش کرد و با همهی توجه و دقت، آیات مورد نظر را تلاوت نمود.
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ*اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ* لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ * اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَی الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون» (بقره/254-257)
مضمون آیه میفرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید از آنچه به شما دادیم به دیگران هم بدهید قبل از اینکه روزی برسد که نه بتوانید خرید و فروشی کنید و نه رفاقتی کنید و نه کسی بتواند برای دیگری شفاعت کند. آنهایی که این مطلب را میپوشانند و باورشان نمیشود، آنها ظالم هستند. خدا، جز او هیچ کسی نیست. زنده و پایدار و برپا کننده اوست. نه او را چُرت میگیرد و نه میخوابد. هرچه در آسمانها و زمین است، مال اوست. چه کسی است که بتواند پیش او شفاعت کند، مگر به اجازهاش. هرچه ما در مقابل و پشت سر داریم، میداند. هیچ کس به ذره ای از علم او دست پیدا نمیکند، مگر او بخواهد. سلطنت او همه عالم را گرفته و از محافظت آن باز نمیماند و اوست برترین و بزرگترین. در دین اجباری نیست. ما هدایت و ضلالت را از هم مشخص کردیم. روشن است. هرکس طاغوت را کنار گذاشت و نزد خدا آمد، به آن عروة الوثقی ای که هیچ گسستی ندارد چنگ زده است و خداوند خوب میشناسد و خوب همه چیز را میداند. خدا پشتیبان و یاور کسانی است که ایمان آوردند. آنها را از ظلمات و تاریکی خارج میکند و سمت نور میبرد. آنهایی که کافر هستند، سرپرست و نگهبان آنها طاغوت است آنها را از نور به سمت تاریکی میبرد. جهنمیان اینها هستند و در آن میمانند.»
یکی از راههای عملی انس و ارتباط، توجه به آیاتی است که ما با آنها ارتباط ویژه ای برقرار کرده ایم. همه افراد این موضوع را در خودشان یافتهاند. گاهی یکی از فرازهای دعا ما را تحت تأتیر قرار میدهد. ما از اول تا آخر دعا، در یک حس و حال نیستیم. اینکه کجای دعا در ما اثر کند خیلی دست خودمان نیست. ما فقط سعی میکنیم دعا را با توجه بخوانیم. اما گوئی آیات و روایات، خودشان تصمیم میگیرند کجا مؤثر واقع شوند.
این اتفاق در افراد و زمانهای مختلف متفاوت است. هر بار ممکن است تأثیرات متفتاوتی در ما ایجاد کند.
همین امر نشان میدهد که قرآن «فعّال زنده» است. هرچه بخوانیم از سادگیاش کم نمیشود، کهنه نمیشود وهرچه ترجمه و مطلب پیرامون آن آیه بدانیم، کافی نیست.
آیات با ماحرف میزنند و ارتباط برقرار میکنند. آیه ای را که شما را تحت تأثیر قرار داده نزد خود نگه دارید و با آن ارتباط برقرار کنید. آن را چندبار بخوانید. انگار این آیه با شما بیشتر میخواهد انس بگیرد. (ما داریم راجع به انس صحبت میکنیم!)
برای فهمیدن بیشتر مبانی علمی این مطلب، روایاتی که راجع به آیات محکم و متشابه آمده، مطالعه کنید.
حضرت میفرمایند: «محکم چیزی است که به آن عمل میشود. متشابه آیه ای است که روشن و واضح نیست.»
برای هر کسی محکم و متشابه متفاوت است. شاید الآن چیزی برای ما متشابه باشد و بعدها، همان آیه برایمان محکم شود. ممکن است که یک آیه هم محکم باشد هم متشابه چون این جریان به حالت من بستگی دارد. محکم و متشابه، یک نسبت شخصی با من دارد؛ لذا مصادیق و تعاریف محکم و متشابه بسیار با هم متفاوت است و معنای واقعی آن نزد امام زمان (علیه السلام) است.
خوب است قرآنی داشته باشید که هروقت حال خوشی داشتید ودر فراغ بال آن را در حد یک آیه یا بیشتر، تلاوت کنید و آیاتی که به برای شما جذاب است را نشانه گذاری کنید. در نتیجه قرآنی خواهید داشت که شما را هدایت میکند و به شما میگوید چگونه عمل کنید.
حفظ کردن قرآن به معنای ذخیره در حافظه نیست، بلکه باید در جان و قلب و عملمان آن را حفظ کنیم، و ما را در زندگی سیر دهد و نکات را یادداشت نمایید، از جهت ارتباط بنده با خدا خیلی زیباست. اینکه انسان بداند که خدایش به او چه گفته است؛ و کم کم این ارتباط با قرآن ارتباط با خدا را میاورد.
گاهی یک آیه را میخوانیم و بخشی از آن چشم و دل ما را نگه میدارد و سوال ایجاد میکند. تعجب میکنیم که آیه چه میخواهد به من بگوید؟ «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَی» مثلا طاغوت چیست که باید به آن کفر بورزم؟ (منظورمان بحث لغوی نیست.)
جایی که آیه شما را نگه میدارد و سوالی برای شما مطرح میشود را در جایی یادداشت کنید. (سوالی که مطرح میشود با سوالی که خودتان از آن آیه برای خود ایجاد میکنید، متفاوت است) اینکه آیه برای من پیام داشت، نوعی تعلیم است و راه تعلیمی که خداوند در خلقتش قرار داده، ایجاد سوال است. این راه ترقی من برای رسیدن به کمال میشود.اینکه در میان این همه موضوعی که در دنیا هست چرا چیزی برای من سوال میشود، موضوع مهمی در بحث شناخت است. بسیاری سوال ممکن است از تمام قرآن مطرح شود، چرا این آیه برای من ایجاد سوال کرد؟ من در خلوت خود و خدا قرآن تلاوت میکنم، خداوند اینجا نمیخواهد مرا سیر دهد، در آیه دیگر مرا سیر میدهد.
نکته اول، شما میتوانید با تمرین، در اوج گرفتاریها جایی را در ذهنتان خالی کنید و تمرکز نمایید. یک آرامش ظاهری در بدن، چشم، زبان برقرار کنید. چند دقیقه آرام بنشینید. سپس شروع تلاوت کنید. به شرطی که فیزیک بدن، آرام بگیرد. نه اینکه در حال کار کردن فکر کنیم و قرآن بخوانیم. این تلاوتی که ما میگوییم را به اندازه مدت زمان آرامشتان بخوانید.
نکته دوم اگر ما اعمالی انجام دهیم و توجه داشته باشیم که این کار را برای خدا انجام میدهم، در حین عمل، آیه و فهم آن سراغمان میآید. بعضی از افراد در مراسم محرم یا غدیر، که مشغولیت کاری بالا دارند، تجربه کردهاند که با اینکه ظاهرا مشغول به خواندن قرآن و دعایی نیستند، انگار آیات و روایات را مییابند.
اگر کسی برای شوهر داری و تربیت فرزند زحمت میکشد، نگران اینکه به تلاوت قرآن نرسید نباشد. خداوندی که این وظایف را مقرر داشته، خودش متکلّف آن نور و هدایت است. اگر گاهی کارمان زیاد شد، این را نگرانی نکنیم که به قرآن خواندن نرسیدیم. چیزی که خدا واجب نکرده خودت برای خودت واجب نکن!
پیامبرما (صلّی الله علیه و آله وسلم) به ما تعلیم نمودند که «نَوِّروا بیوتَکم بتلاوةِ القرآنِ ولاتَتَّخِذوها قُبوراً کما فعلَت الیهودُ و النَّصارَی صَلَّوا فی الکنائِسِ و البِیَعِ و عَطَّلُوا بُیوتَهُم فإنَّ البَیتَ إذا کَثرَ فیهِ تلاوةُ القرآنِ کَثرَ خَیرُهُ و اتَّسَعَ اهلُهُ و أضاءَ لِأهلِ السَّماءِ کما تُضئُ نُجومُ السَّماءِ لأهلِ الدّنیا» (کافی/ج 2/ص 610)
قران در خانه باشد خوب است اما اگر تلاوت شود خانه را نورانی میکند. یک آیه هم کافی است اما با صدای جوهردار. سپس میفرمایند: خانه هاتان را قبرستان نکنید. محل زندگی شما خانه است. این سرمایه معنوی و این نور در خانه باید باشد. نه اینکه همه را در مسجد انجام دهید؛ لذا فرمودند نماز واجب را در مسجد بخوانید، مستحب را در خانه.
خانمی که یک نماز در خانه میخواند اثرها در خانه میگذارد! نماز هست، شکر هست، تسبیحات حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هست، قرآن خواندن هست. ما قدر خانههایمان را نمیدانیم.
یهود و نصاری خانه هاشان را قبرستان کردند. در معابدشان عبادت میکردند و خانه هاشان را معطّل میگذاشتند. پس آن خانه که در آن تلاوت قرآن زیاد شود، خیر و خوبی در آن خانه زیاد میشود و اهل آن خانه احساس گشایش و وسعت و شادمانی و آزادگی میکنند و آن خانه برای اهل آسمان نورانی میشود آنچنان که ستاره های آسمان برای اهل زمین نور افشانی میکنند.
شاید ما برای اینکه به این روایت عمل نماییم آیات را تلاوت کنیم اما آن حال معنوی و توجهی که باید حین تلاوت باشد را نداشته باشیم. به نیت این روایت قرآن بخوانید، عیبی ندارد. شیطان چیزی به ما میگوید که پیامبر نگفته است. میگوید از امروز قرار میگذارم روزی دو صفحه قرآن بخوانم. این فرمایش پیامبر ما نیست. چرا این قرار را با خود گذاشتی؟ اگر حالش را داشتی انجام بده ولی اگر بعد از دو روز دیدی که مشکل شده و نمیتوانی ادامه دهید، قرآن و روایت را زیر سوال نبرید.
برای عمل به این روایت از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله وسلم) کمک میخواهیم و با روزی دو سه آیه تلاوت شروع میکنیم. میشود در زندگی انسان پنج دقیقه را برای خودش خالی کند و از آن پنج دقیقه یک دقیقه را قرآن بخواند. اگر قشنگ خواند، هر گاه وقت داشت تلاوت را زیاد میکند و عادتاً زیبا تلاوت میکند. اما اگر بد بخواند، هیچ وقت طعم زیباییش را نمیچشد. شیطان کار را بزرگ میکند. ما را وارد وادی میکند که ائمه (علیهم السّلام) نفرموده اند.
امام صادق (علیه السلام) از جدّشان امیرالمومنین (علیه السلام) روایت فرمودهاند: «إنّ البیتَ الّذی یَقرَأُ فیه القرآنُ و یُذکَرُ اللهُ عَزَّ و جلَّ فیهِ تَکثرُ بَرَکَتُهُ و تَحضُرُه المَلائِکَةُ و تَهجُرُه الشَّیاطینُ و یُضی ءُ لِأهلِ السَماءِ کما تُضی ءُ الکَواکِبُ لِأهلِ الارضِ وَ إنّ البیتَ الّذی لا یُقرَأ فیهِ القرآنُ و لایُذکَرُ اللهُ عزّوجَلَّ فیهِ، تَقِلّ بَرَکَتُهُ و تَهجُرُهُ المَلائِکةُ و تَحضُرُهُ الشَّیاطین «(وسائل الشیعه/ج 6/ص 199)»
«خانه ای که در آن قرآن خوانده میشود و ذکر خداوند عزّوجل در آن است، برکت آن زیاد میشود و در آن خانه ملائک حاضر میشوند و شیاطین آنجا را ترک میکنند و میدرخشد برای اهل آسمان همانطور که ستارگان برای اهل زمین میدرخشند. وخانه ای که در آن قرآن تلاوت نمیشود و یاد خدا در آن نمیشود، برکتش کم میشود، و ملائکه آن را ترک میکنند و شیاطین در آن خانه حاظر میشوند.»
اینکه ملائکه به خانه میآیند و اینکه شیاطین به خانه میآیند، یعنی چه؟ ملائکه با تمیزی، آرامش، صفا، گذشت و با نور هم سنخ اند شیاطین با کثیفی، آلودگی، اضطراب، وسوسه و نگرانی هم سنخ اند.
گاهی افراد میگویند که وقتی وارد خانه و اتاقم میشوم، نا آرام میشوم. باید این مشکل را رفع کنند. زیرا کم کم این ناآرامی وارد دل او میشود. «نوِّروا بُیوتَکم»، خانه دل هم مراد است. خانه دل من هم همین مشکلات را دارد، ملائکه آن را رها کردند و شیاطین وارد آن شدهاند.
امام رضا (علیه السلام) فرمودهاند: اجْعَلُوا لِبُيُوتِكُمْ نَصِيباً مِنَ الْقُرْآنِ- فَإِنَّ الْبَيْتَ إِذَا قُرِئَ فِيهِ الْقُرْآنُ يُسِّرَ عَلَى أَهْلِهِ وَ كَثُرَ خَيْرُهُ وَ كَانَ سُكَّانُهُ فِي زِيَادَة. (وسائل الشیعه، ج6، ص200)
خانه ای که در آن نصیبی از قرآن باشد، قرآن در آن خوانده شود، برای اهلش آسان میشود؛ و خیرش زیاد میشود و اهل آن همیشه احساس غنا میکنند و احساس زیادت میکنند.
نکته تربیتی این است که خانه را به چنین خانه ای تبدیل نمایید که فرزند شما در نور بزرگ شود در جایی که برکات و خیرش زیاد است رشد کند. در جایی که ملائکه هستند و شیاطین نیستند، تربیتش کنید. اگر کسی در خانهاش قرآن خواند، خانه را برای فرزندان و تربیت آنها آماده کرده است. این یکی از فواید تلاوت قرآن است.