جلسه اول

آیا ایمان بر باطل امکان پذیر است؟

عده ای این تفکر را دارند که گروه ها و تفکراتی که اعمال و رفتار آنها  ضد بشری است (مثل گروه های تروریستی مسلمان نما) قاعدتاً در تفکر اشتباه  خود به یقین و یا ایمانی دست یافته اند که چنین اعمالی نظیر عملیات های  انتحاری را انجام می دهند و جان خود را فدا می کنند.

در جواب چنین ادعایی باید گفت که اولاً اغلب عملیات های انتحاری به  صورتی انجام می شود که اقدام به انفجار توسط فرد قربانی صورت نمی گیرد و کس  دیگری از راه دور انفجار را صورت می دهد و ثانیاً بیشتر این افراد قربانی  شده یا دچار معلولیت های ذهنی و جسمی هستند و یا نوجوانان و جوانانی هستند  که از شور و حال مربوط به سن آنها سوء استفاده شده و با شستشوی ذهنی آنها  را آماده انجام اینگونه عملیات ها کرده اند.
 

آیا امکان دارد دچار به شرک باشیم و متوجه آن نشویم؟

بسیاری از گروه ها و افراد معاند با شیعه این تبلیغ را می کنند که  اعمال و رفتار شیعیان آلوده به شرک است و ایشان مشرک هستند. این در حالی  است که معنا و مصادیق شرک در دین به ما تعلیم داده شده است و این چیزی نیست  که در بیرون اتفاق بیفتد و بر ما عارض شود بلکه این ما هستیم که رو به شرک  می آوریم و یا از آن پرهیز می کنیم.

بنا بر همین هرکس به شخصه می داند که رفتارش از روی شرک است و یا ایمان و بر همین اساس هم در قیامت بر او حسابرسی خواهند کرد.
 

مشتبه شدن حق و باطل امری است خلاف عدل خداوند

این فکر که «امکان دارد عده ای باطل را حق ببینند و یا حق را باطل  ببینند و بر این اساس رفتار کنند آنوقت حساب ایشان در قیامت چه می شود؟»  اشتباه است. زیرا با این ادعا در واقع به خدا اتهام می زنیم و او را ناتوان  می انگاریم از اینکه بتواند حق و باطل را به درستی برای بندگانش مشخص کند و  این اتهام خلاف با عدل است زیرا حضرت فرمودند: «عدل آن است که خدا را متهم  نکنی».
 

آیا می توان به دلیل کمبودها و کاستی هایی که در این دنیا به نظر ما می آیند خدا را به عنوان عامل آنها خطاب قرار داد؟

وجود کمبودها و کاستی های این دنیا نظیر فقر، بیماری ها، جنگ، ظلم  افراد به یکدیگر و ... را نمی توان به خدا نسبت داد زیرا عامل به وجود آمدن  تمامی آنها انسان هایی هستند که با قدرت اختیار خود آنها را به وجود آورده  اند؛ به عبارت دیگر اگر قرار بود برای جلوگیری از به وجود آمدن هریک از  آنها خدا مانع شود دیگر اختیار داشتن معنایی نداشت و از بین می رفت و اگر  قرار بود چنین باشد خداوند ظلم و ستمی که انسان ها نسبت به فرستادگانش روا داشتند را مانع می شد.
 

آیه چیست و تفاوت آن با کرامت چیست؟

آیه چیزی است که از جانب خدا به فرستادگانش داده می شود تا انسان ها با  دیدن آن به خدا ایمان بیاورند. تفاوت کرامت و آیه در این است که افراد با  دیدن کرامت به فردی که آن را انجام داده است متوجه می شوند ولی با دیدن آیه  بلافاصله خدا را می یابند. مثل زمانی که حضرت موسی (علیه السلام) عصای خود  را بر زمین انداخت و تبدیل به اژدها شد و ساحران با دیدن آن بلافاصله به  خدا ایمان آوردند نه اینکه موسی (علیه السلام) را بزرگ بشناسند و بپرستند.

جلسه دوم

عقل معیار تشخیص

بسیاری افراد در امور دینی و مذهبی با انجام یکسری رفتارهای خلاف عقل  ادعا می‌کنند که در انجام آن‌ها به یقین رسیده‌اند (مانند عملیات‌های  انتحاری که از سمت برخی گروه‌ها صورت می‌گیرد). چنین چیزی امکان پذیر نیست  زیرا اولاً همانطور که در جلسه قبل گفته شد حق و باطل به روشنی از جانب خدا  برای همه مشخص می‌گردد و اگر چنین نباشد خلاف عدالت خداست. ثانیاً چنین  چیزی از لحاظ عقلی قابل پذیرش نیست، مثل این است که کسی که به اتهام قتل در  دادگاه حضور یافته دلایل شخصی خود برای به قتل رساندن مقتول را ارائه دهد و  قاضی و هیئت منصفه حق را به او بدهند و دلایل او را به راحتی بپذیرند.
 

امتحان الهی ملاکی برای سنجش ادعا

ادعا کردن امر راحتی است و همه می‌تواند آن را انجام دهند ولی مهم این  است که چه کسی بر سر ادعای خود ثابت قدم است. چنانکه خدا نیز در مورد  ادعای ایمان آوردن بندگان نیز چنین می‌گوید «أَحَسِبَ النَّاسُ أَن  يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ»(عنکبوت/۲). برای  اثبات این ادعا خدا امتحاناتی را در زندگی هر شخصی قرار می‌دهد که عبور با  سربلندی از آن‌ها نشان صدق گفتار و ادعای ایشان است.
 

دلیل خطا کردن انسان با وجود مشخص بودن مسیر حق چیست؟

با کمی بررسی در می‌یابیم که دلیل و علت اصلی تمامی اشتباهات و خطاهای  آدمی خواسته‌های درونی اوست. از این رو همیشه توصیه می‌شود که خواسته‌های  درونی خود را کم و اصلاح بکنید. و قیمت هر فرد نیز به جنس و میزان  خواسته‌های او بر می گردد.

دلیل دیگر این امر جلوه دادن باطل به جای حق است. عده ای همیشه در  بیرون به دنبال این امر هستند که حق را باطل و باطل را حق جلوه دهند و این  امر در بعضی موارد به امر خدای متعال مرتبط است که فریب در این زمینه از  بدترین نوع فریب‌هاست زیرا آدمی دچار خسران اخروی می‌شود. اصلی‌ترین این  تحریفات را می‌توان در صدر اسلام و بعد از شهادت پیامبر (صلی الله علیه و  آله) مشاهده کرد که به موجب آن مسلمان به فرق مختلفی تقسیم شدند که امروزه  شاهد آن‌ها هستیم.
 

آیا راه گریزی از انحرافات ایجاد شده برای مردم نیست؟

باید توجه داشت علی رغم انحرافاتی که در دین ایجاد شده و خواهد شد  همیشه راهی برای تشخیص حق از باطل و راه درست از راه اشتباه وجود دارد و آن  عقل است. حجت هر کس عقل اوست که خداوند به او عنایت کرده تا به وسیله آن صراط مستقیم را تشخیص دهد.
 

فاصله حق و باطل

از حضرت سؤال شد که فاصله حق باطل به چه میزان است، فرمودند «به اندازه چهار انگشت (اشاره به فاصله چشم تا گوش)، حق آن است که بگویی دیدم و باطل آن است که بگویی شنیدم». بر اساس این فرمایش در می‌یابیم که به چه  راحتی در طول روز گرفتار اعمال باطل نظیر تهمت، غیبت، از بین بردن آبرو و  ... می‌شویم و به راحتی از کنار آن عبور می‌کنیم بدون آنکه کوچک‌ترین توجهی داشته باشیم.

جلسه سوم

امتحان چیست و امتحان حقیقی کدام است ؟

دنیا محلی است که تمامی انسان ها در آن برای گذراندن امتحان های الهی  حضور پیدا می کنند و به واسطه سربلندی در این امتحان هاست که سعادت خود را  رقم می زنند. حال عده ای تصور می کنند که اوج این امتحانات پرهیز و پشت  کردن به نعمت های این دنیاست تا به واسطه آن به رشد و تکامل برسند، ولی  امتحان خدا اینچنین نیست بلکه این امتحانات در دل همین زندگی عادی است.  تحمل اطرافیان، خوش رفتاری، شاکر بودن و ... همگی از این نوع امتحانات است که به آن توجهی نداریم. با کمی دقت هم در می یابیم این امتحانات بسیار سخت  تر از ترک دنیا و گوشه نشینی است.
 

صبر یکی از والاترین عبادات

صبر به عنوان یکی از عظیم ترین عبادات است. به نحوی که می توان داستان  واقعه کربلا را از دریچه صبر مشاهده کرد. به صورتی که ملائکه آسمان از صبر  امام حسین (علیه السلام) در تعجب بودند. با مشاهده این مصیبت هاست که در می یابیم صبر کردن باعث تقرب به خداست نه گوشه نشینی و ترک دنیا.
 

یکی از بهترین راه های عبادت

برای عبادت کردن نیاز به جستجو و تلاش زیادی نیست. یکی از بهترین و  سهل الوصول ترین عبادات خدمت به دیگران است. سایرینی که در اطراف ما هستند  مگر مخلوق و آفریده خداوند نیستند؟ چه عبادتی بهتر و بزرگتر از خدمت به  مخلوقات و بندگان خدا وجود دارد؟ این در صورتی است که ما تا به امروز با  کراهت در جهت رفع نیاز سایرین اقدام می کردیم اما با داشتن نگرشی عبادی به  این موضوع می توانیم آن را به یک فرصت تبدیل کنیم که همیشه به دنبال انجام آن هستیم.
 

انجام درست اعمال عبادت است

نیازی نیست که خود را در موقعیت یا موقفی خاص قرار دهیم تا عبادت کرده باشیم. در هر مقام و منسبی که هستیم کافی است با نیت خدایی وظایف خود را  انجام دهیم که این خود عبادت است.
 

نکته ای دیگر در امتحانات الهی

علاوه بر موضوعی که در ارتباط با امتحانات الهی گفته شد (که همان  اطاعت از خدا بود) نکته ای دیگر نیز در این امتحانات وجود دارد و آن اطاعت  از خدا به خاطر خدا و حب نسبت به اوست. نکته ای که به واسطه آن ایمان و شدت آن سنجیده می شود. همین نکته بود که به خاطر آن شیطان از درگاه خدا رانده  شد زیرا که بر او سخت بود که به انسان سجده کند و این فعل را از منظر منیت  می نگریست. در حالی که اگر حبی نسبت به خدا داشت آن را بی درنگ می پذیرفت و انجام می داد.