قانون دنیای ما این است که هر چه را دوست داری، همان برایت مفید است. اما فرق است بین اینکه من چه چیز را دوست دارم و چه چیزی دوست داشتنی است. خدای مهربان میخواهد ما را رشد دهد. در عبادت و تلاوت قرآن، بهره بردن یک بحث است و اینکه چه مزهای میچشم، بحث دیگری است. ما از قرآن بهره میبریم، ان شاءالله به مرحمت خداوند حلاوت قرآن را هم بچشیم. البته خداوند ذائقه اصلی ما را اینگونه قرار داده است. طبیعت ما به گونهای است که اشتهای ما همان چیزی را طلب میکند که برایمان مفید است. بیمار معمولاً میل به غذایی که برایش مضر است، ندارد.
یکی از روشهایی که ائمه(علیهم السلام) در تلاوت قرآن انجام میدادند، این است که لا به لای تلاوت قرآن، عبارتی را میگویند. حضرت سوره الرّحمن میخوانند و به آیه «فبأیّ الاء ربّکما تُکذّبان» میرسند و میفرمایند: «لا بشیئ من الائک ربِّ اُکذِّب». قرآن تلاوت میکنند در جایی که وصف جهنم میآید، مکث میکنند و جملهای میفرمایند، هنگام وصف بهشت، عبارتی دیگر را بیان میکنند. هنگام تلاوت «یا ایّها الّذین آمَنوا»، لبیک میگویند. یکی از معانی این اعمال این است که شما هم هنگام تلاوت قرآن، به این جاها که میرسید، همین عبارات امام را شما هم بگوئید. معنی دیگرش این است که حضرت وقتی که این آیه را میخوانند گویی خداوند این آیات را همان هنگام بیان میکند. «یا ایّها الّذین آمَنوا»،خدای من چه میخواهی بگویی؟!
تلاوتی را برای خود مقرر کنید. در این تلاوت چند دقیقه تجزیه و ترکیب و لغت و ترجمه را رها کنید. ادب تلاوت را رعایت کنیم. اگر به آیهای رسیدیم و دلمان دگرگون شد، کتاب را ببندیم و پیش خدا گریه کنیم. لازم نیست که حتماً تا انتهای صفحه خاصی بخوانیم و جلو برویم.
ما مخلوق خداییم، میخواهیم خالقمان با ما حرف بزند. اینجاست که اگر تصورات کنار برود و آداب اجرا شود، با خواندن قرآن درست میشود.
بعضی میگویند «باید اول ساخته شد تا بعد بتوانیم قرآن تلاوت کنیم و بفهمیم. آدم باید ساخته شود، بعد به زیارت برود. آدم باید ساخته شود، بعد پیش خدا برود.»! درحالی که دقیقاً به عکس این مطلب است. قرار نیست من ساخته شوم بعد قرآن را بفهمم. قرار است قرآن را بخوانم تا ساخته شوم. چه ساخته شدنی بالاتر و نیکوتر و بهتر از ساخته شدن با قرآن. ای کاش هیچکس به ما چیزی یاد نداده بود و چیزی بلد نبودیم، شروع به خواندن قرآن میکردیم و با قرآن رشد میکردیم. حضرت میفرمایند: خوش به حال جوانی که با قرآن انس گرفته، با گوشت و خونش قرآن اجین میشود. منظور رفتن به کلاس حفظ قرآن نیست! حفظ یک مهارت و فن است و برای هر کتابی امکان دارد انجام شود. عربی یک فن و مهارت است. ای کاش با قرآن مأنوس میشدم، با دیدنش متحول میشدم و به سینهام میفشردم و میبوسیدم. قرآن را بر سر و صورتم میگذاشتم. هنگام مصیبت با تلاوتش آرام میشدم و شکر خدا میکردم که خدایا تو میدانی با من چکار باید بکنی! اما افراد اینقدر حرفهای متفاوت دیگر میزنند که مرا به هم میریزند. خدایا توبه میکنیم از آنچه که شنیدیم به جز آنچه تو و اولیاء تو گفتهاید. خدایا ببخش از اینکه چیزهایی را خوردیم که با بدنمان سازگار نبود و ذائقهمان را تغییر داده. ویژگی توبه این است که پاک میکند مثل روزی که از مادر متولد شدهای. حال که توبه کردی، به همش نزن. قرار نیست من جایی ساخته شوم و بیایم قرآن بخوانم، قرار است که من ساخته نشده قرآن بخوانم و آرام شوم. ما باید قرآن بخوانیم. حضرت فرمود: «القرآن مأدبة الله»(وسائل الشیعه/ج۶/ص۱۶۸)؛ قرآن کلاس ادب الهی است. من باید وارد این کلاس شوم. به سایر کلاسها کاری ندارم که مرا به کجا میخواهد برساند!
در احوالات شیخ رجبعلی، که در بحث ریاضت و معارف رتبه بالایی داشته است، آمده است که در اواخر عمرش فرمود: «ای کاش تمام این ریاضتهایی که کشیدم برای رسیدن به کمال و مقام، همه را انجام داده بودم برای اینکه به امام زمانم نزدیک شوم.»
هر کاری که انسان انجام میدهد برای مقصودی انجام میدهد. در عبادت به ما دستور اعمال مختلف را میدهند و میگویند علتش را به عهده ما بگذار. علت روزه گرفتن سلامتی نیست. ممکن است روزه هزاران فایده داشته باشد. اما ما روزه میگیریم برای اطاعت امر خدا. نمیدانیم که چه فایدهای دارد و به کجا میرسیم. عبادت یعنی همین! برویم در خانه امام زمان علیه السلتم، در بزنیم. نه برای اینکه به ما مبلغی عطا کند، برای اینکه او امام من است. در این صورت ایشان چند برابر آن مبلغی که ما خواستیم را میدهد، آخرتمان را نیز تضمین مینماید و آنچه را هم که نخواستهایم به ما عطا میکند. پس اگر بدون هیچ چشمداشتی نزد حضرت برویم و برای عطایایشان قدری معیّن نکنیم، سودش خیلی بیشتر است که بخواهیم با ایشان معامله نماییم.
گاهی ما عبادت را به چشم ریاضت میبینیم و آن را انجام میدهیم تا به جایی برسیم. خیر، بلکه عبادت میکنیم چون خدای من گفته است. اگر خدمتکار امام زمان علیه السلام شویم، برای هر فرمایشی که حضرت میکنند، دنبال علت و فایده و سودش نیستیم.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بندهپروری داند
امام زمان علیه السلام به همه چیز شما رسیدگی میکند، و همه شما را رعایت میکند حتی غذای حیوانات خانگی شما را هم او مهیا میکند.
تصور، مخرّب عبودیت است. بنده وقتی بندگی میکند و برده وقتی بردگی میکند، هیچ تصوری ندارد، آن کار را انجام میدهد چون مولایش دوست دارد. کارگر و گدا فرق دارند، آنها کار انجام میدهد و مزد میطلبد.
دعا میکنیم: خدایا هرچه به خوبان میدهی، به من هم بده. در ورود به حرم امام رضا (علیه السلام) میگوییم: «فأذن لی یا مولای بالدخول افضل ما اذنت لاحد من اولیائک». آن قشنگترین مدلی که از اولیایت پذیرایی میکنی از من هم پذیرایی کن.
دیدگاههای بازدیدکنندگان
ناشناس
بسیار سپاسگزارم …
520 روز پیش ارسال پاسخلذت بخش بود…