برای بهره مندی از هرچیز باید تصور و تلقی صحیحی از آن چیز داشته باشیم. اگر قرآن را یک کتاب عربی مانند سایر کتب ببینیم، با آن همان رفتاری را می‌کنیم که با کتاب‌های دیگر می‌کنیم. در ارتباط با قرآن نکاتی را باید توجه داشت:

نکته اول؛ ویژگی خاص قرآن این است که کلام الله است. در نتیجه برای شناخت کلام الله می‌بایست به الله رجوع کنیم. از خودمان قرآن را معرفی نمی‌کنیم. برای بیان روش ارتباط با آن و بهره بردن از قرآن، از خودمان چیزی وضع نمی‌کنیم. اگر می‌گویند «برای اینکه سراغ قرآن بروی اول باید ترجمه عربی یاد بگیری»، نشان از قیاس قرآن با کتاب‌های عربی دیگر دارد. قرآن کلام الله است. نباید ظاهر عربی این کلام، شما را به اشتباه بیندازد. 

پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) هم از نظر ظاهر بشری مثل ما بودند ولی آنها ولی الله‌اند و بر همه عالم نظارت دارند. آنچه در ظاهر بشر می‌بینید، حقیقتی است به اسم امام. ظاهر بشری‌اش شما را به اشتباه نیاندازد!

نکته دوم؛ قاعده بهره‌مندی از هر مقوله الهی، از جمله کلام الله، این است که ما خود را در معرض تابش آن قرار دهیم. او می‌تابد و من خود را باید در معرض آن قرار دهم. بنابراین باید تصورات ساختگی بشری را کنار بگذاریم و در محضر قرآن برویم؛ او می‌تابد ما بهره می بریم. ما برای او نوع بهره را تعیین نمی‌کنیم.

نکته سوم؛ ادب حضور و استفاده از این محضر چیست؟ اگر آداب را دانستیم آن‌ها را انجام دهیم.

پس هنگامی که قرآن را در مقابل خود قرار می‌دهیم، تصورات و تلقیات و قیاس‌ها را کنار گذاشته، و توجه داریم که باید «منتظر» باشیم تا او بهره برساند. او بهره‌ی خود را می‌رساند. با آداب مخصوص تلاوت قرآن، قرآن را تلاوت می‌کنیم تا بهرمند شویم. با حفظ آداب و حذف تصورات، قرآن تلاوت می‌کنیم.

ما قرآن را تلاوت می‌کنیم. اما نمی‌دانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد. مانند غذایی که به کودک می‌دهیم و او فقط مزه را می‌چشد و متوجه نمی‌شود که این غذا چگونه بر رشد و سلامتی‌اش تاثیر می‌گذارد. 

بعضی می‌گویند خواندن نماز برای ما لذّتی ندارد ولی شنیدن موسیقی، آرامش بخش است و مرا یاد خدا می‌اندازد. جوابش این است که  قرار نیست ذائقه شما ملاک باشد، قرار است شما «تنظیم» بشوید. اگر کسی بخواهد با ذائقه‌اش عبادت را بسنجد، شرط اول این است که ذائقه‌اش سالم باشد. آن شخصی که ذائقه‌ی سالم و پاک دارد، می‌فرماید: «قرة عینی فی الصلوة» (منهاج النجاح/مقدمه۲/ص۳۶)  نور چشم من در نماز است. کسی که معصوم است و رِجس و ناپاکی در او راهی ندارد، ذائقه‌اش درست کار می‌کند. ذائقه یعنی ملاک و تشخیص. کسی ذائقه‌اش ملاک است که پاک و معصوم است. آن کس سخنش معتبر است که فرموده است: «اگر من باشم و قرآن، به هیچ چیز نیاز ندارم.» در زیارت عاشورا میخوانیم که «مُصیبَتاً ما اَعظَمَها»، اما شاید برای هر کدام از ما مصیبت اعظم چیز دیگری باشد و از مصیبت سیدالشّهدا(علیه السلام) برایمان سنگین‌تر جلوه کند. اگر خدا بخواهد ما را تنظیم کند، تا جایی پیش می‌رویم که مصیبت سیدالشّهدا(علیه السلام) برایمان مصیبت اعظم می‌شود. خدمت حضرت امُّ البنین(علیها السلام) می آیند و خبر شهادت فرزندش و فرزندانش را می‌دهند، ولی حضرت می‌فرمایند: از حسین(علیه السلام) چه خبر؟ همه آن‌ها فدای حسین (علیه السلام).

قرآن می‌فرماید: «قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ» (توبه/۲۴) بگو اگر پدر شما، فرزندان شما، برادران شما، همسران شما، خانواده شما و... محبوبتر است نزد شما از خدا و رسولش، تنظیم نیستید. 

انشاءالله بدانجا می‌رسیم. رجیم نیستیم، ما را تحمل می‌کنند و پرورشمان می‌دهند.

9092.mp3