فایل های صوتی :

   نکاتی پیرامون خطبه فدک-جلسه اول-961127.mp3

   نکاتی پیرامون خطبه فدک-جلسه دوم-961128.mp3

   نکاتی پیرامون خطبه فدک-جلسه سوم-961129.mp3

   نکاتی پیرامون خطبه فدک-جلسه چهارم-961130.mp3

   نکاتی پیرامون خطبه فدک-جلسه پنجم-961201.mp3


جلسه اول

فرازی از خطبه فدکیه
"حمد و سپاس خدای را برآنچه ارزانی داشت، و شکر او را در  آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهای  فراوانی که خلق فرمود و عطایای گسترده‌ای که اعطا کرد، و منّتهای بیشماری  که ارزانی داشت، نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک  دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگذاری آنها نعمتها را زیاده  گرداند، و با گستردگی آنها مردم را به سپاسگزاری خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد...."

تاریخ، و آفت آن
همه ی انسان ها در موضوعات مختلف برای رسیدن به شناخت به سراغ منبعی به  عنوان تاریخ می روند. تاریخ تشکیل شده است از  نقل قول های اشخاص در طول  زمان. این منبع ویژگی هایی را به همراه دارد که می بایست نسبت به آن توجه  داشته باشیم. در مراجعه ی به تاریخ موثق بودن اخبار و همچنین صادق بودن  راوی آن بسیار اهمیت دارد، این اهمیت از آن روست که بی توجهی به چنین ویژگی  ای می تواند در دست پیدا کردن به خبر درست ،کامل و روشن ایجاد اختلال کند.  پس صرف مراجعه به تاریخ باعث شناخت درست نمی شود بلکه باید با علم و تحقیق  به سراغ آن رفت تا به شناختی درست و کامل دست پیدا کنیم. در غیر این صورت  شنیدن و خواندن هر حرف و منبعی باعث تباهی زندگی و زمان ما خواهد شد.

علت بیان داستان ها در قرآن
یک از نکاتی که در مواجهه با قرآن نظر هر فردی را به آن جلب می شود داستان  هایی است که این کتاب به آنها پرداخته است. آیا تا به حال این سؤال برای  شما ایجاد نشده که علت بیان این داستان ها چیست ؟ ، یا علت اینکه تنها  قسمتی از یک داستان در آن بیان شده است و حرفی از اتفاقات قبل و بعد آن  نشده است چیست ؟. در پاسخ به این سؤالات باید گفت که قرآن به عنوان یک منبع  تاریخی که هم اخبار مفید را می دهد و هم از جانب کسی است که بیشترین  اعتماد را می توان به او داشت در واقع این داستان ها را برای هدایت ما  عنوان کرده است. به عبارتی تمامی داستان ها، و با دیدی جزئی تر تمامی  اتفاقاتی که در هریک از داستان های قرآن بیان می شود می خواهد نکاتی را به  ما متذکر شود که اگر به آنها توجه نداشته باشیم به گمراهی خواهیم رفت کما  اینکه در بسیاری از همین داستان ها خداوند عده ای را به عنوان گمراه شده  معرفی می کند که دلیل ذلالت آنها توجه نکردن به همین نکات بوده است.

خطبه فدکیه
از اسناد موثق تاریخ که بسیاری از منابع ، شیعه و سنی،  آن را نقل  کرده اند خطبه فدکیه است و این در واقع دلیلی است در قطعیت و صحت این  خطبه. در وصف بیان این خطبه آمده است به قدری تأثیر گذار و فاخر بوده است  که همگان در زمان ایراد آن توسط حضرت صدیقه سلام الله علیها متأثر شده و به گریه افتادند. از لحاظ ادبی نیز یکی فاخرترین خطبه های طول تاریخ است که  همه ی اهل فن به آن اشاره کرده اند.

از ویژگی های خطبه فدکیه
ابتدای این خطبه همانند سایر خطابه های ائمه علیهم السلام با حمد  خدای متعال شروع می شود، حمدی که از جان حضرت بر می خیزد و به همین دلیل بر  روی مخاطبین به شدت تأثیر می گذارد. حمدی که با معرفت کامل نسبت به خدا  ابراز می شود زیرا که حضرت در آن وضعیت و آن مصیبت هایی که بر خودشان و  خانواده ی گرامیشان روا شد در حال ایراد این خطبه هستند و این نشان از عمق  شناخت ایشان نسبت به خدای متعال است.

جلسه دوم

تأثیر انس داشتن
اکنون در جهانی زندگی می کنیم که مملو از اخبار و اطلاعات است به  صورتی که دیگر اغلب افراد در حال گریختن از این هستند که در معرض این همه  اطلاعات و اخبار باشند. لذا لازم است همانطور که پیش تر نیز گفته شد به  دنبال اخبار و اطلاعاتی باشیم که برای ما سودمندی و فایده ای در پی داشته  باشد. زیرا هر چه را که آدمی عمرش را صرف آن کند باعث خواهد شد که در نهایت  و در آخرت با آن محشور شود پس بسیار مهم است که چه کسی و چه موضوعی برای  ما مهم است تا با آن انس پیدا کنیم.

حمد خدا تصریح بر عدالت او
از مقدمات اولیه خطبه فدک که به آن اشاره شد عبارات مقدماتی آن  بود که به حمد و ستایش خدا می پردازد. وجه دیگری که می توان در این عبارات  به آن توجه داشت این است که بیان کننده این عبارات با آن وقایع و حوادثی که  بر آن گذشته است در واقع می خواهد این نکته را یاد آور شود که عدالت خدا  همیشه و در هر حال جاری و ساری است. حتی اگر بدترین اتفاقات بر سر ما نازل  شود. چنین دیدگاه و جهانبینی همگان را به فکر فرو می برد که چقدر با همچین  دیدگاهی فاصله دارند ؟ و اینکه در هنگام سختی ها اول سخنی که به زبان می  آورند شکر خداست یا ... .

دلیل صلوات بر محمد و آل محمد
از نکات که هم در خطبه فدک و هم در سایر فرمایشات ائمه علیهم  السلام می توانیم آن را مشاهده کنیم این است که بعد از حمد خدا صلوات بر محمد و آل او بیان می شود. علت این امر چیست ؟ آیا فقط یک تشریفات و بزرگداشت ظاهری و عرفی است ؟. برای توضیح این امر لازم است اشاراتی به مقام  پیامبر صلی الله علیه و آله داشته باشیم. پیامبر صلی الله علیه و آله تنها  رسول الهی است که در روایت صحیح آمده است اولین چیزی که در عالم خلق شد  نور وجود حضرت محمد صلی الله علیه و آله بوده است. ایشان برگزیده خداوند و ستوده شده بوده است و همچنین هرچه از اسامی خدا که از ریشه حمد می باشد به  وجود مبارک ایشان نسبت داده شده است. در روایت آمده است که همه انبیاء و  اولیاء الهی به شفاعت پیامبر صلی الله علیه وآله به بهشت وارد می شوند. همچنین  از نور آن حضرت، امیرالمؤمنین علیه السلام و به ترتیب سایر ائمه  علیهم السلام خلق گردیده اند. و نیز در وصف آن حضرت بیان می شود که او عبد  خداست یعنی به تمامه در اختیار خدا و فرامین اوست و این عبد بودن است که سایر ویژگی های حضرت از آن نشأت می گیرد. سایر ادیان و کتب الهی از دین و  کتاب پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله نشأت گرفته اند و این گوشه ای بود از  مقامات و منزلت شخص شخیص پیامبر صلی الله علیه و آله و حال روشن است که چرا در کلام اولیاء الهی و ائمه علیهم السلام بعد از حمد و ستایش از خدا  صلوات بر محمد و آل محمد بیان می شود.

جلسه سوم

بهره مندی در این دنیا
از نکات دیگری که در ادامه ی خطبه ی فدک به آن اشاره می شود این  است که حضرت مردم را مخاطب قرار می دهند و در این عبارات آنها را وصف می  کنند، "شما اى بندگان خدا پرچمداران امر و نهى او، و حاملان دین و وحى او، و  امین‌هاى خدا بر یکدیگر، و مبلّغان او بسوى امّت‌هایید، ..." نکته ای که  در این توصیفات نهفته است این است که در واقع به نعمت هایی در این خطاب  اشاره شده است که تنها مردم آن زمان از آن بهره مند بوده اند و این بسیار  با اهمیت است. چون بعضی از این نعمت ها فقط و فقط به ایشان عنایت شده است،  مثل زیستن در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله، دیدن و زیستن در کنار سه  نفر از ائمه علیهم السلام، زیرا که مردمان در زمان سایر ائمه علیهم السلام  تنها با یکی از ایشان هم زیستی داشته اند. و این بهره مندی های در این دنیا  بسیار خارق العاده است زیرا که حجت و ولی خدا در دسترس ایشان بوده است و  دیگر بهانه ای برای عدم بهره مندی از دین خدا و بندگی کردن بی کم و کاست او  وجود نداشته است و این برای کسان دیگری چه پیش از آن تاریخ چه بعد از آن  محقق نشده و نخواهد شد.به کلام بهتر حجتی که بر این افراد تمام شده است و  بر کس دیگری نشده است و نخواهد شد و بنا بر این می بایست از استواری ایمان  بیشتری نسبت به مردم سایر دوران ها برخوردار شوند.

کثیف ترین انسان ها
همانطور که گفته شد با مشاهده تاریخ و همچنین فرمایشات حضرت صدیقه سلام الله علیها در خطبه فدک پیرامون وصف حال مردم آن زمان در می یابیم که از لحاظ بهره مندی و مواجهه با دین و راه هدایت بهترین موقعیت و شرایط فراهم بوده است. حال کسانی که در چنین شرایطی از پذیرش و قبول حق سر باز بزنند و همچنین به مقابله و دشمنی با این راه هدایت و نور الهی اقدام کنند  شقی ترین و کثیف ترین افراد در طول تاریخ هستند. زیرا به صورت علنی در  برابر خدا و فرستاده ی او قد علم کرده اند.

قرآن؛ احتجاجی کامل
در ادامه خطبه فدک مشاهده می کنیم که حضرت در مورد قرآن صحبت به  میان می آورند و مطالبی را در وصف آن با این موضوعیت که "تنها یادگار  پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از شهادتش در میان شما بوده است" بیان می  کنند. حال این سؤال در ذهن ایجاد می شود که مگر پیامبر صلی الله علیه وآله  تنها قرآن را به عنوان یادگار معرفی کرد ؟ مگر ما برای احتجاج غاصبین خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام از حدیث ثقلین استفاده نمی کنیم که ذیل آن پیامبر صلی الله علیه و آله از دو حقیقت به عنوان یادگاران خویش نام می برد  ؟. در پاسخ به این سؤال باید به این نکته دقت داشت که در بیان حضرت به  اوصافی از قرآن اشاره می شود که درک و دریافت آنها با مراجعه ی مستقیم به  قرآن اتفاق نمی افتد و محقق شدنی نیست و تنها به دست کسی که علم آن را دارد  آشکار و تبیین خواهد شد. در واقع می خواهند با مواجهه مردم نسبت به قرآن و  بدیهیات آن بر بدیهی بودن حق خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام در جانشینی  پیامبر صلی الله علیه و اله و خلافت او نیز اشاره کنند.

جلسه چهارم

فرازی دیگر خطبه فدکیه
... ای مردم! بدانید که من فاطمه و پدرم محمد است، آنچه ابتدا گویم در  پایان نیز میگویم، گفتارم غلط نبوده و ظلمی در آن نیست، پیامبری از میان  شما برانگیخته شد که رنجهای شما بر او گران آمده و دلسوز بر شما است، و بر  مؤمنان مهربان و عطوف است.
پس اگر او را بشناسید میدانید که او در میان زنانتان پدر من بوده، و در  میان مردانتان برادر پسر عموی من است، چه نیکو بزرگواری است آنکه من این  نسبت را به او دارم.
رسالت خود را با انذار انجام داد، از پرتگاه مشرکان کناره‌گیری کرده، شمشیر  بر فرقشان نواخت، گلویشان را گرفته و با حکمت و پند و اندرز نیکو بسوی  پروردگارشان دعوت نمود، بتها را نابود ساخته، و سر کینه توزان را می‌شکند،  تا جمعشان منهزم شده و از میدان گریختند.
تا آنگاه که صبح روشن از پرده شب برآمد، و حق نقاب از چهره برکشید، زمامدار  دین به سخن درآمد، و فریاد شیطان‌ها خاموش گردید، خار نفاق از سر راه  برداشته شد، و گره‌های کفر و تفرقه از هم گشوده گردید، و دهانهای شما به  کلمه اخلاص باز شد، در میان گروهی که سپیدرو و شکم به پشت چسبیده بودند.
و شما بر کناره پرتگاهی از آتش قرار داشته، و مانند جرعه‌ای آب بوده و در  معرض طمع طمّاعان قرار داشتید، همچون آتشزنه‌ای بودید که بلافاصله خاموش  می‌گردید، لگدکوب روندگان بودید، از آبی می‌نوشیدید که شتران آن را آلوده  کرده بودند، و از پوست درختان به عنوان غذا استفاده میکردید، خوار و مطرود  بودید، می‌ترسیدند که مردمانی که در اطراف شما بودند شما را بربایند، تا  خدای تعالی بعد از چنین حالاتی شما را بدست آن حضرت نجات داد، بعد از آنکه  از دست قدرتمندان و گرگهای عرب و سرکشان اهل کتاب ناراحتی‌ها کشیدید.
تا آنگاه که صبح روشن از پرده شب برآمد، و حق نقاب از چهره برکشید، زمامدار  دین به سخن درآمد، و فریاد شیطان‌ها خاموش گردید، خار نفاق از سر راه  برداشته شد، و گره‌های کفر و تفرقه از هم گشوده گردید، و دهانهای شما به  کلمه اخلاص باز شد، در میان گروهی که سپیدرو و شکم به پشت چسبیده بودند.
و شما بر کناره پرتگاهی از آتش قرار داشته، و مانند جرعه‌ای آب بوده و در  معرض طمع طمّاعان قرار داشتید، همچون آتشزنه‌ای بودید که بلافاصله خاموش  می‌گردید، لگدکوب روندگان بودید، از آبی می‌نوشیدید که شتران آن را آلوده  کرده بودند، و از پوست درختان به عنوان غذا استفاده میکردید، خوار و مطرود  بودید، می‌ترسیدند که مردمانی که در اطراف شما بودند شما را بربایند، تا  خدای تعالی بعد از چنین حالاتی شما را بدست آن حضرت نجات داد، بعد از آنکه  از دست قدرتمندان و گرگهای عرب و سرکشان اهل کتاب ناراحتی‌ها کشیدید.
و آنگاه که خداوند برای پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید،  علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دین کهنه، و سکوت گمراهان شکسته، و پست  رتبه گان با قدر و منزلت گردیده، و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد، و  در خانه‌های تان بیامد، و شیطان سر خویش را از مخفیگاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده کرد پاسخگوی دعوت او هستید، و برای فریب خوردن  آماده‌ای د، آنگاه از شما خواست که قیام کنید، و مشاهده کرد که به آسانی  این کار را انجام میدهید، شما را به غضب واداشت، و دید غضبناک هستید، پس بر  شتران دیگران نشان زدید، و بر چیزی که سهم شما نبود وارد شدید.
این در حالی بود که زمانی نگذشته بود، و موضع شکاف زخم هنوز وسیع بود، و  جراحت التیام نیافته، و پیامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از  فتنه می‌هراسید، آگاه باشید که در فتنه قرار گرفته اید، و براستی جهنم  کافران را احاطه نموده است.
این کار از شما بعید بود، و چطور این کار را کردید، به کجا روی می‌آوردید،  در حالی که کتاب خدا رویاروی شماست، امورش روشن، و احکامش درخشان، و علائم  هدایتش ظاهر، و محرّماتش هویدا، و اوامرش واضح است، ولی آن را پشت سر  انداختید، آیا بیرغبتی به آن را خواهانید؟ یا بغیر قرآن حکم می‌کنید؟ که  این برای ظالمان بدل بدی است، و هرکس غیر از اسلام دینی را جویا باشد از او  پذیرفته نشده و در آخرت از زیانکاران خواهد بود...

معرفت امام
در ادامه ی خطبه ی فدک به عباراتی می رسیم که مشاهده می کنیم ذیل  آنها حضرت صدیقه سلام الله علیها خود را معرفی می کنند؛ چنین ادبیاتی در  سایر ائمه علیهم السلام هم ملاحظه می شود، مثل امام حسین علیه السلام در  روز عاشورا، امام سجاد علیه السلام در مجلس اسارت و ... که ابتدا به معرفی  خود می پردازند. دلیل این امر این است که معرفت امام از نکات اولیه و مهم  است که باعث اتمام حجت در فرد می شود و اینگونه درواقع نقطه ابهامی برای  افراد باقی نخواهد ماند تا آن را بهانه ای برای عمل زشت خود در روز قیامت  قرار دهند.

نسبت با خدا
در ادامه سخنان حضرت مشاهده می کنیم که به رابطه ی خودشان با  پیامبر صلی الله علیه و آله  اشاره می کنند. رابطه ای که در زمان حیات  پیامبر صلی الله علیه و آله چه در عمل و چه در کلام بارها به آن اشاره شده  بود. رابطه ای که خدای متعال آن را تعیین کرده بود، یعنی اهل بینی که خدا  در آیه تطهیر از آن نام می برد در ذریه حضرت زهرا سلام الله علیها قرار  داده شده بود و لذا کسی نمی توانست با وجود چنین شواهدی منکر این جایگاه  برای آن حضرت و فرزندانش شود. و این خود اتمام حجت دیگری بود در برابر  غاصبین خلافت پیامبر صلی الله علیه و آله.

آیا امیرالمؤمنین تنها سکوت کرد ؟
از شبهات و مطالب اشتباهی که در مورد واقعه سقیفه و بعد از آن بیان می شود این است که امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به این حادثه ساکت  بودند و هیچ عکس العملی از خود بروز ندادند. در حالی که کافی است نگاهی به تاریخ بی اندازیم، آن حضرت بعد از این واقعه چه شب ها که همراه با حضرت  صدیقه سلام الله علیها به در خانه ی انصار و مهاجرین رفتتد و به آنها بیعت  در غدیر را یاد آور شدند و از آنها تقاضای همراهی کردند ولی دریغ از یک پاسخ مثبت. و با چنین وضعی دیگر حضرت اقدامی در مقابله با این غاصبین صورت  ندادند

جلسه پنجم

فرازی خطبه فدکیه
... ای مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم را از من بگیرند،‌ای پسر ابی  قحافه،آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری و از ارث پدرم محروم باشم  امر تازه و زشتی آوردی، آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر  میاندازید، آیا قرآن نمی‌گوید «سلیمان از داود ارث برد»، و در مورد خبر  زکریا آنگاه که گفت: «پروردگار مرا فرزندی عنایت فرما تا از من و خاندان  یعقوب ارث برد»، و فرمود: «و خویشاوندان رحمی به یکدیگر سزاوارتر از دیگرانند»، و فرموده: «خدای تعالی به شما درباره فرزندان سفارش میکند که  بهره پسر دو برابر دختر است»، و می‌فرماید: «هنگامی که مرگ یکی از شما  فرارسد بر شما نوشته شده که برای پدران و مادران و نزدیکان وصیت کنید، و  این حکم حقّی است برای پرهیزگاران».
و شما گمان میبرید که مرا بهره‌ای نبوده و سهمی از ارث پدرم ندارم، آیا  خداوند آیه‌ای به شما نازل کرده که پدرم را از آن خارج ساخته؟ یا میگوئید: اهل دو دین از یکدیگر ارث نمیبرند؟ آیا من و پدرم را از اهل یک دین نمی‌دانید؟ و یا شما به عام و خاص قرآن از پدر و پسرعمویم آگاهترید؟ اینک  این تو و این شتر، شتری مهارزده و رحل نهاده شده، برگیر و ببر، با تو در  روز رستاخیز ملاقات خواهد کرد.
چه نیک داوری است خداوند، و نیکو دادخواهی است پیامبر، و چه نیکو وعدهگاهی  است قیامت، و در آن ساعت و آن روز اهل باطل زیان می‌برند، و پشیمانی به شما سودی نمیرساند، و برای هرخبری قرارگاهی است، پس خواهید دانست که عذاب  خوارکننده بر سر چه کسی فرود خواهد آمد، و عذاب جاودانه که را شامل  می‌شود...

احتجاج عقلانی حضرت زهرا سلام الله علیها
در این فراز های از خطبه فدکیه می بینیم که حضرت برای بحث فدک  اشاره به آیات قرآن که در مورد ارث گذاشتن انبیاء برای اولادشان است می  کنند و همچنین به دستور دینی وصیت نامه نوشتن که در متن دین آمده است که در  مورد هر دوی این موارد ابوبکر پیش تر منکر شده بود. با این استدلالات دیگر  هیچ عقلی نمی پذیرد چنین ادعایی را که انبیاء برای اولاد خود ارث نمی  گذارند و یا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله وصیتی از خود به جا نگذاشته  اند و این باز گوشه ای از اتمام حجت آن حضرت با غاصبان حق امیرالمؤمنین  علیه السلام در این خطبه است.