جلسه اول
انواع عبادت به سه دسته کلی تقسیم می شود، یکی عبادتی است که به طمع بهشت است(در روایات با مضمون عبادت تجار از آن یاد شده است)، دوم عبادت از ترس جهنم است (که از به عنوان عبادت برده ها نام برده شده است) و در آخر عبادت از روی حب و علاقه است(که به آن عبادت احرار گفته می شود).
نکته مهم در عبادت تسلیم بودن است و تفاوت در معرفت باعث تقسیم بندی عبادات می شود وگرنه هیچ یک از آنها نافی دیگری نیست.
در عبادت نوع اول و دوم (عبادت تجار و بردگان) به دلیل ایمان داشتن به خداوندگاری خدا و ترس از جهنم و طمع نسبت به بهشت اطاعت و بندگی می کنیم.
آفت عبادت نوع سوم این است که در مراتب بالا آدمی دچار انحراف شود و نوعی احساس رفاقت با خدا کند که از قِبل آن اقدام به ترک احکام و دستورات الهی کند.
وجود دو نوع عبادت در آدمی او را از احتمال انحراف دور می سازد؛ و آن این است که خداوند هم جهنم دارد که هراس آور است و هم بهشت دارد که اشتیاق آور است.
صرف رعایت حلال و حرام در زندگی باعث می شود تا زندگی دیگر طعم و مزه ی دلنشینی نداشته باشد. باید عبادت و بندگی توام با حب باشد تا آدمی احساس لذت کند از بندگی کردن و این نکته ای نیست که در رساله های عملیه آمده باشد.
جدا از اعمال عبادی که میدأ آن خداست یک سری فعالیت ها نیز از طرف ما صورت می گیرد که به قصد رضایت خدا انجام می گیرد ولی از روی رساله عملیه نیست مانند ساخت بیمارستان، تأمین جهیزیه و ... که این ها اعمالی هستند از روی حب و خود فرد آن را تشخیص می دهد. اینگونه اعمال را نباید هر کس به کس دیگری توصیه کند بلکه هر فرد به مقتضی وضع و شرایط خود درک می کند که چه فعلی را برای رضایت خدا انجام دهد.
تصمیم اصحاب امام حسین(علیه السلام) نیز عملی بود از روی حب. ایشان از روی محبتی که به امام حسین(علیه السلام) داشتند به استقبال شهادت رفتند. این محبت مقابل محبت نسبت به خدا نیست و در صورتی با آن در تقابل قرار می گیرد که علاقه به امام حسین(علیه السلام) از روی علاقه به خداوند نباشد.
عبادت خدا از روی حب باعث می شود نسبت به بندگی او بسیار مشتاقانه عمل کنیم در صورتی که از سخط و عذاب او نیز بیم داریم.
بنابراین می بایست در زندگی بابی را برای محبتورزی به خدا باز کنیم.
جلسه دوم
اعمالی که در روزمره انجام می دهیم، صرف نظر از اموری که تبدیل به عادت شده اند، یک سری از روی کراهت و بخشی دیگر از روی محبت است. گاهی نماز از روی کراهت ادا می شود و گاهی هم از روی محبت و اشتیاق. دینداری بایستی از روی محبت و اشتیاق باشد.
اموری که از روی علاقه و اشتیاق انجام شود، برای آدمی رشد آور است. قبل از نماز خوب است کمی نسبت به آن بیاندیشیم و این مواجهه به مرور در آدمی شناخت ایجاد می کند.
آدمی هنگامی که شخصی را دوست داشت وابستگان او را هم دوست خواهند داشت. اگر خداوند را دوست داشت، رسولش را نیز دوست می دارد. محبت هم، برای آدمی فرمانبرداری و اطاعت به همراه خواهد داشت. در این میان باید توجه داشت که اطاعت مطلق فقط، خاص خداوند متعال و فرستادگان اوست.
محبت نسبت به خداوند، اعمال دینی را طعم می بخشد و هر چه این محبت شدت گرفت، این لذت هم بیشتر خواهد شد.
مصیبت یکی از مواردی است که محبت را تشدید می کند و دقت داشته باشیم که عزای امام حسین (علیه السلام) بهترین فرصت برای تجدید و تصحیح عقاید است.
جلسه سوم
در اطاعت از معصوم، خط قرمزی وجود ندارد و هر چه این اطاعت بیشتر باشد؛ آدمی در مسیر سعادت پیشروی بیشتری خواهد داشت. ولی در خصوص غیر معصومین خط قرمز برای اطاعت وجود دارد.
محبت آدمی نسبت به فرستادگان الهی و معصومین، فطری می باشد و این محبت فطری باید در جریان زندگی، شکوفا شود ودر رفتار و اعمال، بروز و ظهور داشته باشد. در جلسات گذشته اشاره شد که مصیبت ابزاری برای شکوفایی محبت می باشد.
با قهر و غلبه و تسلط، به سختی می توان، محبت افراد را جلب نمود. اما از طرف دیگر مظلومیت و مقهوریت محبت قلب ها را به سمت خود جلب می کند.
حال اگر خلفای الهی با قدرت هایی ماورایی بر جهانیان مسلط می شدند، همه انسانها به امور الهی گوش به فرمان می بودند، ولی در دین ورزی شان محبت نمی بود. (لا اکراه فی الدین). اما دینداری نباید از اجبار و اکراه باشد، بلکه با خواست آدمی و اشتیاق باید صورت گیرد.
این مظلومیت و مصیبت زدگی، در حد اعلای خود در ارتباط با امام حسین (علیه السلام) به وقوع می پیوندد. حال این مظلومیت موجب سهولت و عمق دینداری می شود (احب الله من احب حسینا). و مصیبت امام حسین (علیه السلام) اکسیر اعظمی است برای ارتباط با خدا و شیطان در این میان بیشترین تلاش خود را برای انحراف قلوب از سمت امام حسین (علیه السلام) می کند.
دیدگاه خود را بنویسید