فایل های صوتی :
امنیت و راه دستیابی به آن - جلسه اول.mp3
امنیت و راه دستیابی به آن - جلسه دوم.mp3
امنیت و راه دستیابی به آن - جلسه سوم.mp3
آرامش غایت آرزوهای انسان
با کمی دقت در زندگی خود و سایرین در مییابیم که همه تلاشهای زندگی ما اعم از تحمل سختیها، برنامه ریزی کردنها، تعیین هدف کردنها و ... همگی برای رسیدن به یک موضوع است و آن چیزی نیست جز آرامش. البته آفرینش انسان و این عالم هم بر این مبنا بنا شده است و غایت آدمی در آخرت که پایان کار اوست به مکانی مملوء از آرامش میانجامد (دارالسلام). برای بیان نشانههای این امر میتوان به عنوان مثال به احساس پشیمانی بعد از ارتکاب معصیت اشاره کرد.
ماهیت امنیت و اعتماد چیست؟
همانطور که پیش تر گفته شد آرامش امری است درونی یعنی حقیقت آن یک نوع احساس است نه چیز دیگری. هر آنچه که هم که در محیط بیرون و زندگی اعتماد ما را به خود جلب کرده است از طریقی این احساس را در ما نسبت به خود فعال کرده است. مثال بارز آن تبلیغات تجاری محصولاتی است که روزانه با آنها برخورد داریم که با کلام و جملاتی سعی در برانگیختن احساس اعتماد و اطمینان ما هستند. پس بر این مبنا ریشه آرامش و اطمینان در درون ماست نه جای دیگر.
امنیت وسیله ای برای سوء استفاده سایرین از من
همانطور که گفته شد ماهیت امنیت و اعتماد، درونی و به شکل احساس است. از این رو عده ای از این حقیقت سوء استفاده میکنند به صورتی که با حرف و کلام احساس امنیت مرا از بین میبرند و مجدد از طریقی که منافعشان تأمین شود این احساس امنیت را با همان حرف و کلام به من میفروشند. نمونه این امر را به کرّات در کلاه برداریهایی که در جامعه در قالب شرکتها و سازمانهای مختلف انجام شده است مشاهده کردهایم.
ترسیم دنیای بدون خدا بزرگترین غفلت
دنیایی که امروزه در آن زندگی میکنیم به صورتی برای مردم معرفی شده که همه آن را در قدم اول بدون امنیت و بدون حساب و کتاب میدانند از این رو هر اقدام و برنامهای که توسط حکومت و یا گروه دستهای برای سامان دهی و ایجاد امنیت در این دنیا ارائه شود توجه مردم را به خود جلب میکند زیرا آن را راهی برای رسیدن به آرامش و اطمینان خود میدانند. در چنین نگرش و دنیای ساختگی اصلاً خدا تعریف نشده است و جایگاهی ندارد. این در حالتی است که تمامی این انسانها که سعی در ایجاد امنیت برای دیگران میکنند خود از لحظه بعد خود خبر ندارند ولی خدا خالق آنها و تمامی این عالم است.
حرف اصلیترین وسیله ایجاد امنیت
با کمی دقت میبینیم ابزار اصلی در ارائه و ایجاد و در سوی دیگر در رسیدن به امنیت حرف و صحبت است. حرف و صحبتی که میتواند به راحتی دروغ باشد، ولی ما به راحتی آن را به درون خود راه میدهیم و میپذیریم. مهم این است که به حرف کسی باید اعتماد کرد که راستگوست زیرا عمر آدمی به پایان میرسد و ممکن است زندگی خود را در اعتمادهای بی جا تباه کرده باشد. و آن کسی که میتوان با خیال راحت به او اعتماد کرد خداست.
ریشه اطمینان و امنیت چیست؟
با بررسی زندگی خود و محیط اطرافمان در مییابیم مسئله اطمینان و اعتماد به افراد و موقعیتها هیچ نشانه و دلیل بیرونی ندارد و تنها یک امر درونی است. این امر درونی در قلب هرکس رخ میدهد و ریشه آن شناخت و وابستگی عاطفی و احساسی به کس و یا چیز خاصی است. البته این دلیل هیچ منطق و اعتباری از لحاظ عقلی ندارد کما اینکه بسیاری از همین طریق دیگران را فریب میدهند و بعد از جلب اعتماد آنها اقدام به خیانت میکنند. بنابراین رشته و اصل امنیت در دست و به عبارت دیگر در درون ماست.
به چه کسی میتوان اطمینان کامل داشت؟
با توضیحاتی که راجع به اطمینان و ریشه آن داده شد به این سؤال برخورد میکنیم که با این اوصاف به چه کسی میتوان اعتماد و اطمینان کرد؟ در قدم اول میگوییم: «کسی که راست بگویید.» حال چه کسی در دنیا راستگویی حقیقی است. با کمی تفکر در مییابیم تنها کسی که میتوان به صداقت او مطمئن بود خداست. اوست که میتوان به وعده او کاملاً اطمینان داشت «... وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قیلاً» (نساء/۱۲۲). سایر افراد هرچند که راستگو باشند و قصد فریب ما را نداشته باشند هیچ تضمینی بر وعدههای خود نخواهند داشت زیرا که از آینده خود بی خبر هستند. اگر که چنین اعتمادی به خدا نداریم به این خاطر است که او را به درستی نشناختهایم و با او زندگی نکردهایم.
برای شناخت حقیقی خدا و زندگی کردن با او باید چه کرد؟
کافی است تجربهای که در دوست داشتن سایر دوستان داشتهایم را برای اولین بار با او تجربه کنیم با او یعنی به او اعتماد کنیم، به هنگام دلتنگی کنار او برویم، به هنگام مشکلات با او مشورت کنیم و از او کمک بخواهیم. بعد از چنین تجربهای به خوبی خواهیم یافت که خدا چه دوست و یاوری است، چنان که بهتر از او را نخواهیم یافت.
علت احساس بی امنی
زمانی ما دچار تشویش و نگرانی میشویم که امور پیش آمده و پدیدهها را کاملاً تصادفی تصور کنیم و آنها را خارج از اراده هر کسی حتی خدا بدانیم. اگر که بتوانیم چنین نگرشی را در خود از بین ببریم به روشنی در مییابیم که هیچگونه احساس ناآرامی و تشویشی در درون ما وجود ندارد. یکی از مواقفی که در آن میتوان این نکته را مشاهده کرد واقعه کربلاست. در این واقعه مصیبت را مشاهده میکنیم ولی در هیچ یک از اصحاب و خاندان امام حسین (علیه السلام) اضطرابی نمیبینیم.
صداقت گوهر کمیاب
امروزه دسترسی به اطلاعات و علوم به واسطه جهان ارتباطات بسیار آسان شده است. با کمی تفکر در مییابیم که اگرچه این دسترسی به اطلاعات آسان شده است ولی صحت و درستی اطلاعات قابل تشخیص و اندازه گیری نیست. تنها منبعی که از گذشته تا به حال و از حال تا انتهای این خلقت قابل اعتماد و اتکاء است و در صداقت آن شکی نیست خداست. احساس اعتماد و امنیت نیز در گرو دستیابی به خبر صحیح است و بنابر مطلبی که بیان شد هیچ خبری به مانند خبرهای از جانب خدا قابل اعتماد و اطمینان نیست.
راه رسیدن به امنیت
قدم اول این است که به دنبال خبری باشیم که از صداقت صاحب آن اطمینان داشته باشیم. قدم دوم آن است که به سخن و خبر کسی توجه کنیم که می دانیم از خبری که به ما میدهد به دنبال نفع شخصی نیست. قدم سوم همنشینی با اشخاص و افرادی است که به صداقت آنها اطمینان داریم.
قرآن برای خواندن است
یکی از راههای نزدیکی به خدا، خواندن قرآن است. این خواندن به معنی صرفا خواندن است نه به دنبال بررسیهای علمی پیرامون قرآن. زیرا قرآن خود ماهیتی مکتوب ندارد بلکه خواندنی بوده و به صورت مکتوب درآمده است تا آن را بخوانیم. خواندنی که باید با علم به این باشد که در حال خواندن «کلام خدا» هستیم.
دیدگاه خود را بنویسید