جلسه اول
هدف از تولید یک کالا، رفع یک نیاز است. و پس از تولید به دنبال رفع نواقص آن خواهیم بود.
ما هم مصنوع خداوند متعالیم که خداوند از خلق ما هدف و مقصودی داشته است. و ما را به حال خود در این دنیا رها ننموده است.
اولین چیزی که خداوند برای بشر خلق می کند، یک پیام آور از سوی خودش است و آن را پناهگاه خلق قرار می دهد و خلیفه او بر زمین خواهد بود.
انسان از ابتدایی که متولد می شود واجد بسیاری از نعمتهای الهی می گردد از جمله آنها به بینایی، شنوایی، سلامت و... می توان اشاره نمود. ولی این انسان در زندگی اش با فساد و معصیت شروع به ضایع و زایل کردن این نعمتها می کند.
وقتی انسان نعمتهایش خود را از دست داد شروع می کند به گلایه کردن از روزگار و نعوذ بالله خداوند! در حالیکه خود انسان با دست خویش مسبب این مشکلات و این کمبودها خواهد بود.
یکی از راهکارهایی که پیامبران (علیهم السلام) و ائمه (علیهم السلام) از سوی خداوند به بندگان برای جلوگیری از دست دادن نعمت ها تعلیم فرموده اند، استغفار است.
از نشانه های شخصی که استغفار می کند، پشیمانی و اصلاح خویش است.
همواره باید به خاطر داشته باشیم که هر چه در گناه و معصیت بیشتر پیش برویم محبتمان نسبت به خداوند و اولیاش کمرنگ تر خواهد شد و راه بازگشت به سوی آنان سخت تر می گردد.
تمام رنج ها و مشقت های پیامبران نیز انذار و بیم دادن بندگان از عذاب الهی و دور شدن از خداوند بوده است.
جلسه دوم
گفته شد یکی از جایگاههای استغفار در ارتباط با زائل کردن نعمتها توسط ماست. و پیامبران علی الدوام انسانها را از عذاب الهی که نتیجه عمل خود آناست، انذار میدادند. در ضمن ما نمیدانیم کدام نعمت از بابت کدام معصیت از ما سلب شده، در این جهت همواره باید از اعمال سوء مان استغفار کنیم.
استغفار کردن همواره دو رتبه دارد؛ رتبه اول: استغفار مطابق با تعالیم فرستادگان الهی به وسیله ذکر و یا نماز. رتبه دوم: نظر کردن به اعمال و سپس پناه بردن به خدا و طلب آمرزش.
این دو مرتبه لزوماً جدا و معارض هم نیستند. بعضی در اینجا اشکال میکنند که کسیکه حالت دوم را در خود نداشته باشد از اذکار و اعمال بهره ای نمیبرد در حالیکه اینگونه نیست و هر کدام اثر خود را در ما خواهد داشت. نکته مهم که در اینجا میتوان ذکر کرد این است که ظاهر در باطن تأثیر میگذارد. اگر من قرآن بخوانم و در آن استمرار داشته باشم بعد از مدتی قرآن در روح و روانم وارد میشود و اثرش را میگذارد. من هم اگر دعا و مأثورات ائمه(علیهم السلام) را در باب استغفار بخوانم قطعاً در باطن من هم تأثیر خواهد گذاشت.
حال چه کنیم که از درون حال استغفار پیدا کنیم؟
ابتدا میبایست به این نکته اشاره کرد که کلید مستقیم آن در ما وجود ندارد. گاهی از درون امیدوار و گاهی مأیوس میشویم و ما نسبت به آنها منفعلیم و آنها بر ما عارض میشود.
استغفار و پشیمانی هم یکی از این نوع حالات است؛ پس من چه نقشی دارم؟
ما در مقولات معنوی که اختیارش دستمان نیست، دو نقش داریم:
یکی در مواقفی حضور پیدا کنم که این انفعال در آنجا امید است پیش بیاید و بر من عارض گردد. مثال: در مجالس عزاداری، مشاهد مشرفه و این احوال در مجالس عیش و نوش بعید است پیش بیاید.
دوم آنکه اگر این حال انفعالی بر ما عارض شد، انسان باید از این فرصت استفاده کند(اغتنم الفرص فانها تمر مر السحاب)
انسان در طول روز گاهاً این حال برایش پیش میآید و به سادگی نباید از کنار آن گذشت و باید از آن استفاده تام و تمام را برد.
در باب توبه و استغفار خداوند توبه پذیری را از گناهکارانی که جاهلانه مرتکب گناه شدهاند بر خود واجب نموده است (نساء۱۷)
و نیز ذیل این آیه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «انما التوبة علی الله للذین یعملون السوء بجهالة» نکته مهم که میبایست پیرامون آن تأمل شود این است که هر گناهی که بنده انجام میدهد، هر قدر هم که عالم باشد، بازهم جاهل است چون خداوند را نمیشناسد.
جلسه سوم
انسان بدون هیچگونه پیش زمینه و فهمی متولد میگردد. این انسان اگر بخواهد دانا شود اگر بخواهد خود تجربه کند، خطا نموده است. اگر هم بخواهد با مصاحبت با مردم علم پیدا کند چون نمیتواند به علم صحیح دست یابد بازهم دچار خطا گردیده است.
حال این انسان برای زندگی ابد و جاودانهاش چگونه به یک راهکار صحیح و سالم دست پیدا کند؟
در جواب قطعاً باید گفت خداوند این مقام و رتبه را دارد. اوست که ما را خلق نموده است و میداند خطا چیست و راه رفع آن چه میباشد.
خداوند متعال نیز راه برگشت و توبه را به ما آموزش داده است. ما هم با همین تعالیم میبایست نزد خداوند توبه کنیم.
یکی از مواقفی که حال توبه و استغفار را برای ما پیش میآورد وقتی است که شخص خداوند را وجدان میکند و خود را در پیشگاه او تصور میکند.
تعالیم ائمه(علیهم السلام) نیز همین است که در هنگام خواندن خداوند، توجه به خداوند کنیم.
در هنگام توبه آنچه که تو را مأیوس از رحمت خداوند میکند شیطان است.
از فرصت ماه مبارک برای بازگشت و توبه استفاده کنیم.
اگر خدا این فرصت را برای من گذاشته به این معناست که میخواهد ببخشد؛ در این فرصت بهترین راه پناه بردن به کهف حصین (اهل بیت(علهیم السلام) ) است.
دیدگاه خود را بنویسید