فایل های صوتی :

   950817-مفهوم دین و دینداری-جلسه اول.mp3

   950818-مفهوم دین و دینداری-جلسه دوم.mp3

   950819-مفهوم دین و دینداری-جلسه سوم.mp3


جلسه اول

فصل مشترک معنا دین در تعاریف مختلف

دین، راه درست زندگی کردن و بهره مندی از آن است. مکاتب جدیدی امروزه  بوجود آمده اند که برای کسب آرامش در دنیا نکات و روش هایی را ارائه می  دهند ولی به جنبه اخروی آن توجهی ندارند و بعضاً آخرت را منکر می شوند.

دین تضمین کننده سعادت دنیا و اخرت

دین به عنوان یک برنامه جامع برای سعادت آدمی باید تضمین کننده هم  دنیا باشد و هم آخرت و اگر روشی تنها به لذت جویی و کامیابی در دنیا توجه  داشته باشد، بطور کلی مردود است.

حق تشریع دین برای کیست؟

وضع دین و تشریع آن عقلاً باید بدست کسی رقم بخورد که هم به دنیا و هم  به آخرت و هم به تمامی وجوه آدمی آگاهی و بصیرت داشته باشد و منافع شخصی و  حزبی خود را داخل دین ننماید. تمامی این ویژگی تنها مختص خالق دنیا و آخرت  و انسان است. خداوند متعال دین را توسط فرستادگانش به سوی مردم ابلاغ  نموده است.

جلسه دوم

 در جلسه پیش گفته شد دین آنچیزیست که سعادت دنیا و آخرت را به همراه داشته  باشد و ادیان بر این اساس به دو دسته الهی و غیرالهی تقسیم می شوند.

توصیه ها و نصیحت ها

اگر فردی ما را به انجام عمل و کاری توصیه نمود، باید دانست که آیا  این توصیه فردی و شخصی است و یا توصیه ای از سوی خداست! اگر توصیه شخصی بود  و مربوط به آخرت و سرنوشت آدمی بود، این توصیه باید تضمین و سندی از سوی  خداوند متعال داشته باشد در غیر این صورت جز خسارت و زیان برای فرد چیزی  نخواهد داشت. بدعت نیز در همین موقف تعریف می گردد. بدعت انتساب چیزی غیر  الهی به الله است و یا اگر خداوند متعال فرموده است فرد آن را نپذیرد.

البته در تعاملات اجتماعی توصیه های فردی و شخصی مشکلی به همراه ندارد  اما اگر آن توصیه به خدا منتسب شود ، باید آن را بررسی نمود و از فرد سندی  موثقی طلب نمود.

آیه و نشانی الهی، اساس نبوت

هر مدعی که خود را از جانب خدا می‌داند و توصیه و دینی را می خواهد بر  مردمان ابلاغ نماید می بایست از سوی خدا آیه و نشان الهی ارائه نماید. این  آیه و نشانه می بایست بسیار روشن و ممتاز باشد بگونه ای که مردم در  رویارویی با آن وجه خدایی آن را لمس نمایند. مردمان نیز در مقابل آیات الهی  به دو دسته مؤمن و کافر تقسیم می شوند.

نحوه تأثیر آیه و نشانه الهی در فرد

ما در مواجهه با فرستاده الهی و مشاهده آیه و نشانه او، چگونه او را  الهی می یابیم؟ برای اقرار و یقین نیاز به دو ساحت وجود دارد. یک ساحت  درونی و فطری و یک ساحت مطابق و نظیر بیرونی مطابق با آنچه که در درون فرد  هست.

و چون دین بر اسای فطرت (ساحت اول) تبیین گشته است بر این اساس افراد  در مقابل امر و ابلاغ دین از سوی فرستاده الهی و مقایسه آنچه که در درون  خود دارند با این ابلاغ فرستاده، توجیه می گردند و به الهی بودن آن امر پی  می برند.

کفر نیز بر همین اساس تعریف می گردد چون فرد در درون خود امر الهی را به خوبی تشخیص می دهد اما سعی بر پنهان کردن و پوشاندن آن دارد.

توصیه پیامبران

توصیه پیامبران کاملاً منطبق بر فطرت و عقل می باشد بنابراین مکرر  مردمان را به تعقل توصیه می فرمودند. «آیا عقلاً ظلم و قتل و خیانت و... بد نیست؟» این توصیه ها و فرمایشات که فرد را به عقل کردن وا می دارد، احتجاج  نامیده می شود.

جلسه سوم

گفته شد توصیه پیامبران بر اساس عقل بوده است و همواره افراد را به تعقل توصیه می نمودند.

توصیه های فراتر از ادراکات ما

علت بعضی توصیه ها و فرمایشات فرستادگان الهی در گنجایش و ظرفیت افراد  نیست و از ادراک و فهم آن عاجزند. این مسئله نیز کاملاً بر مبنای حکم عقل  است که هر شخصی نیازمند شخصی کامل و آگاه و صادق است. اگر فرد با اشخاصی که  این شرایط را نداشته باشد همراه شود غیر از آنکه رشد نمی کند دچار فرسودگی  و عقب ماندگی و خسارت می شود. تبعیت و پیروی از پیامبران کاملاً مبتنی است  بر عقل چون فرستادگان الهی هم آگاهی و علم کامل دارند و هم صادقند.

فرستادگان الهی نیز توصیه هایی می کردند که علت و مبنای آن در حوزه  ادراک افراد نبود که این مسئله نیز طبیعی است چون لازمه رشد، یک مربی رشد  یافته است و فردی که درصدد رشدخواهی است ممکن است توصیه های مربی خود را  درک ننماید. (مانند عدم درک فرزند از توصیه بر عدم افراط در تفریح).

تذکر: باید توجه داشت که این مسئله فقط در برابر فرستادگان الهی مطرح می گردد و نه هر شخص!

دین خداوند چیست؟!

خدا فرمودند دین من اسلام است. اسلام به معنای تسلیم در برابر فرامین  خداست. تسلیم امری درونی است و فردی که تسلیم باشد در برابر فرامین الهی  چون و چرا نمی کند و تبعیت می کند. معنای لااکراه فی الدین این است که دینداری باید با رغبت باشد.

خدا نیازی به دینداری و عبادت ما ندارد. او بی نیاز و غنی است و ما نیازمند به دینداری و تقرب بسوی خدا هستیم.

واقعه کربلا نیز تجسم عینی همین روح دینداری بوده است که هر آنکس از  روی رغبت و میل و تسلیم دینداری می کرد همراه امام حسین علیه السلام شد.