جلسه اول
اتفاقات بعد رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله)
سقیفه تنها یک اتفاق و منازعه تاریخی نیست. بلکه این اتفاق مانع از رسیدن هدایت الهیه به انسان ها شد. یکی از نشانه های این جنایت عدم لذت از انجام فرائض دینی است. در سقیفه سعی بر آن بود که دو ثقل از هم جدا گردند و از نتایج این جنایت، عدم درک از شب قدر است. شب قدر شبی است که به قرآن و عترت تعریف می گردد از همین باب است که در این شب خداوند را به قرآن و ائمه(علیهم السلام) قسم می دهیم. یکی از اتفاقات مهمی که بعد از رحلت اتفاق افتاد این بود که عده ای دین پیغمبر(صلی الله علیه و آله) را دفن کردند و با تعبیری که خودشان بر آن بار کردند بر مردم حکومت کردند.
میراث پیامبر(صلی الله علیه و آله)
پیامبر(صلی الله علیه و آله) بعد از رحلت خویش دو ثقل گران بها را در کنار هم برای هدایت بشر و جاوید بودن دین اسلام به ارث نهادند. این دو ثقل یکی قرآن است و یکی هم اهل بیت(علیهم السلام). اما آنهایی که دین را منحرف کردند تنها قرآن را به عنوان نشان اسلام اتخاذ نمودند و ثقل دیگر را در کناری نهادند تا کنترل دین به دست خودشان باشد.
برای پیشبرد اهداف شومشان مشکلی با قرآن نداشتند چون قرآن متن صامتی است که می شود تعابیر و تفاسیر مختلف به آن نسبت داد ولی در برابر ثقل دیگر دشمنی و خصومت را به اوج خود رساندند و سعی بر دفع و حذف آنها در طول تاریخ داشته اند.
اهل سنت، منکر شب قدراند
اهل سنت بر این باورند که شب قدر در گذشته اتفاق افتاده و هر ساله سالگرد و خاطره آن را بزرگ می شمارند در حالیکه در دین خدا امر مرده وجود ندارد و هر آنچه هست، زنده است و هر سال شب قدر در همان شب واقع می شود. آنها نمی پذیرند چون که پاسخی برای محل نزول ملائکه در شب قدر به زمین ندارند.
شب قدر، شب حضور رسمی عالم در محضر ولی خداست. همه آسمانیان در این شب در حضور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) حاضر می شوند.
شب قدر شبی است که به راحتی می توان با خداوند به وسیله قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) ارتباط برقرار نمود.
جلسه دوم
حجت ؛ وصفی مشترک برای دو ثقل
در جلسه پیش در خصوص حدیث ثقلین نکاتی عرض شد و در این جلسه در ارتباط با «حجت» که یکی از اسماء مشترک این دو ثقل است، صحبت می نمائیم. خداوند دو حجت دارند؛ یکی حجت درونی است که از آن تعبیر به عقل می شود و دیگر حجت بیرونی که فرستادگان الهی اند. پیامبر (ص) دو حجت برای مردمان به جای گذاشتند یکی قرآن و یکی عترت.
حجت چیست؟
حجت چیزی است که رافع اختلافات و روشن گر مسیر عبودیت است. در حجت هیچ نقص و ایرادی راه ندارد و هیچ چیز بالاتر از آن برای هدایت بشر وجود ندارد. بنابراین در برخورد با کسانی که نمی خواهند امر دین را بپذیرند، بحث و استدلال را می بایست بی نتیجه محسوب نمود. چون چنین فردی در برابر حجت و نور، تغییری به درون خود راه نداده است و بنابراین امکان تغییر با هیچ چیز دیگری نخواهد بود.
وظیفه در برابر حجج الهی
حجت مال خداوند است و همانطور که گفته شد امری بالاتر از آن وجود ندارد و وظیفه ما تنها کتمان ننمودن آن است. در اقوام گذشته پیامبران الهی را ساحر و نعوذبالله مجنون قلمداد می نمودند و دست به انکار ایشان می زدند.
حجت خدا ارتباط پذیر است.
برای ارتباط با قرآن و امام زمان (عج) برنامه ارتباط روزانه قرار دهیم که نتیجه این ارتباط مداوم افزایش نور و هدایت در درون ما می شود.
امور الهی، غریب و مظلوم اند.
اموری که به خدا مربوط الزاماً دارای طرفداران و رونق بسیار نیست بلکه دنیا دار امتحان است. مردمان در طول تاریخ دین خدا را منحرف نمودند ، اولیاء و پیامبرانشان را کشته اند اما اینها دلیل و مانع دین الهی نشد و البته خداوند امام زمان (عج) را در آخر امر به جهت انتقام بر تمامی این ظلم ها ظاهر می گرداند.
جلسه سوم
مقولات الهی تغییر ناپذیر و خلل ناپذیرند
آنچه که مربوط به خداوند متعال است، تغییر ناپذیر است و خللی به آن وارد نمی گردد. بطور مثال بیت الله، در هر صورتی بیت الله خواهد بود حتی اگر بدست مردمان ویران شود.
حجت خداوند نیز در هر صورتی حجت الله است و حجیت ایشان ارتباطی با اقبال و ادبار مردمان ندارد. بنابراین حجت الهی تغییر ناپذیر است و حضور و غیبت در این حجیت تاثیری ندارد.
راه پاکیزه و طاهر شدن چیست؟
راه پاکیزه شدن و طاهر شدن را باید از خداوند جویا شویم. خداوند برای طهارت درون دو گام زیر را قرار داده است.
اولین گام: برای پاک شدن روح، خود را می بایست در اختیار خداوند و ولی او قرار دهیم و نه اینکه خود را در موضع طلب کارانه و جبهه گیرانه قرار دهیم.
دومین گام: توسل به ائمه علیهم السلام خصوصاً حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام که درون آدمی را صیقل می دهد.
دیدگاه خود را بنویسید